شب نوشت‌هاي يك عاشق عاقل


Wednesday, April 09, 2003  

US IMPERIALISM ON TOUR
COMING TO A COUNTRY NEAR YOU SOON




شب بود، ماه پشت ابر بود...
شب بود. ماه پشت ابر بود. عبدالشفيع و خالد در خواب بودند. يك مرد سوار بر اسب آمد. از غرب وحشي آمد. مرد وحشي، جنگ آورد. بمب آورد. تانك آورد.سرباز آورد. طياره آورد. شب بود. ام الشفيع - مادر عبدالشفيع و خالد- خواب به چشمش نرفت. غلت زد. غصه خورد. خواب ديد. ابو شفيع را ديد. جنگ را ديد. بمب را ديد. موشكباران را ديد. صدام را ديد. ابوشفيع را، مخابرات صدام برده بود. ابوشفيع را، مخابرات صدام در زندان كشته بود. ام الشفيع، وحيد شد. ام الشفيع فريد شد. ام الشفيع خواب مي ديد. صدام را مي ديد. بوش را مي ديد...
صبح شد. گرم بود. فقط گرد بود. فقط خاك بود. فقط سنگ بود. فقط تل آجر بود. شب كه بود، ماه پشت ابر كه بود، آن مرد وحشي آمد. جنگ آورد. بمب آورد.... ام الشفيع تنهاي تنها شد. وحيدا فريدا شد....
( تقديم به كودكان و غيرنظاميان عراقي )

شرح عكس : لندن ، روبروي پارلمان انگليس - آستانه سال 2003 ميلادي..
عكاس : نويسنده وبلاگ شب بود، ماه پشت ابر بود...
استفاده از عكس فوق براي حركتهاي صلح طلبانه مجاز است.

posted by Nightly | 10:20 PM
Click
Contact
Archives
Creative Commons License